معنی سکوی شیرجه
حل جدول
لغت نامه دهخدا
سکوی. [س َ] (اِ) سکو است که بلندی در خانه و باغ و پایهای درخت و امثال آن باشد. (برهان) (آنندراج). رجوع به سکو شود.
شیرجه
شیرجه. [ج َ / ج ِ] (اِ مرکب) (از: شیر، اسد + جه، از جهیدن) با جهشی چون جهیدن شیر. همانند جهش شیر. (یادداشت مؤلف). || یکی از حرکات شنا. پرش در آب از جای مرتفع چنانکه سر و دستها که از دو سوی سر کشیده شده است نخست در آب فروشود.
- شیرجه رفتن، در اصطلاح زورخانه، نوعی ورزش باستانی. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ معین
(جِ) (اِمر.) پرش از جایی مرتفع در آب.
فارسی به ایتالیایی
tuffo
فرهنگ عمید
(ورزش) در شنا، پریدن در آب از ارتفاع بلند بهطوریکه هنگام فرود آمدن دست و سر بهطرف آب باشد،
پرش و جهش به طرف چیزی،
فرهنگ فارسی هوشیار
جهش مانند جهیدن شیر
واژه پیشنهادی
سردم
معادل ابجد
614